به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): در بخشی از مقدمه این کتاب میخوانیم: «فلسفه تعلیم و تربیت مطالعه فلسفی تعلیم و تربیت و مسائل آن است. برخلاف سایر رشتههای فلسفه، بهندرت در دپارتمانهای (گروههای آموزشی) فلسفه تدریس میشود. مانند فلسفه حقوق یا پزشکی که غالباً در دانشکدههای حقوق یا پزشکی تدریس میشود، فلسفه تعلیم و تربیت نیز معمولاً در دانشکدههای یا دپارتمانهای تعلیم و تربیت تدریس میشود. موضوع محوری آن تعلیم و تربیت است و روشهای فلسفی در آن به کار برده میشود. فارغ از سیطره دیدگاه تحلیلی در فلسفه قرن بیستم، فیلسوفان گاهی نظریههایی برمیسازند و امروز برخی از فیلسوفان دلمشغولیشان فعالیتی از نوع بنا کردن (نظریه) است. زبان جدیدی را معرفی میکنند و بدیلهای نیرومندی در مقابل استفادههای متعارف از زبان پیشنهاد میکنند. اکنون حتی برخی به این منظور که نشان دهند به صورت الگوی سنتی استدلال نمیتوان چنین کاری کرد به پشتوانه و دادههای تجربی به شدت دل خوش کردهاند. خواه روا باشد چنین فعالیتی به گونهای درخور فلسفه نامیده میشود یا خیر، بخشی از مباحث جذاب دوره معاصر چنین موضوعاتی است. فیلسوفان تعلیم و تربیت مسائل تعلیم و تربیت را از منظری فلسفی مینگرند. برای انجام این کار نیازمند شناخت معیارهای مختلف شاخههای فلسفه هستند. از جمله معرفتشناسی، (نظریه شناخت)، فلسفه زبان، اخلاق، فلسفه سیاسی و اجتماعی فلسفه علم، و احتمالاً فلسفه ذهن و زیباییشناسی. این کار تکلیفی بس دشوار است، و فیلسوفان تعلیم و تربیت برای تدارک معرفی فلسفه تعلیم و تربیت به منظور اقناع مربیان و معلمان ناکام هستند؛ زیرا موضوعاتی که به آن میپردازند بسیار انتزاعی و رازآمیز است. برخی معاصران موضوع محتوای فلسفه را به کل وانهادهاند و به جای آن بر وضوح تفکر (روش مشخصه فلسفه) درباره مسائل اساسی تعلیم و تربیت تمرکز دارند.» چهار فصل نخست اطلاعاتی درباره پرسشهای تربیتی و شیوههایی که به واسطه آن فیلسوفان به آن پرسشها پرداختهاند در اختیار خواننده مینهد؛ پرسشهایی که از روزگار سقراط اهمیت داشته است. پس از مرور تاریخچه مختصر چنین پرسشهایی و پاسخهای آن پیش از قرن بیستم، به اندیشه جان دیویی مطرح میشود. این فصل استمرار تحولی تاریخی است، اما همچنین مرحلهای را برای مباحث کنون مهیا میکند و روش طبیعتگرایی عملگرا را سر بر میآورد. نویسنده در فصل سوم و چهارم از روشهای دیگری که در دوره معاصر فیلسوفان استفاده کردهاند سخن گفته است: فلسفه تحلیلی، اگزیستانسیالیسم، پدیدارشناسی، نظریه انتقادی، هرمنوتیک و پستمدرنیسم. پس از فصول مقدماتی، به مسائل ویژه تعلیم و تربیت از لحاظ فلسفی پرداخته شده است؛ مسائل تربیتی که در ذیل عناوین معرفتشناسی، اخلاق، فلسفه علم و مانند آن قرار میگیرند، چنین روالی حتی برای نویسنده کاملاً رضایتبخش نیست؛ زیرا به روزی نگریسته میشود که تمایزهای قطعی میان رشتهها و رشتههای فرعی فروخواهد ریخت. فصل واپسین، «فمینیسم، فلسفه و تعلیم و تربیت» فصول قبل را از منظر فمینیستی جمعبندی میکند. بهتازگی متون فلسفه در قرن بیستم غالباً با فصلی نتیجهگیری میشود که بیانگر عقیده فلسفی مؤلف است. فصل پایانی در این مجموعه با این حال و هوا نگاشته شده است. این فصل باید خوانندگان را با مدعیات فصلهای قبل واگذارد و انگیزه حرکت بهسوی اکتشافات بیشتر باشد.
چشم اندازهای فلسفه ی تعلیم و تربیت
نویسنده: نل نادینگز
مترجم: رمضان برخورداری
موضوع: فلسفه تعلیم و تربیت
قطع: رقعی
نوع جلد: شمیز
سال چاپ: 1394
نوبت چاپ: 1
تعداد صفحات: 352
وزن: 408گرم
شابک: 9786001270956
موجود در انبار
نقد و بررسی اجمالی
پرسش و پاسخ
برای ثبت پرسش، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید