استانهای «دَدَه قُورقُوت» یا «دَدَهقورقود» به ترکی آذربایجانی Dədə Qorqud و به ترکی استامبولی Dede Korkut و به ترکمنیGorkut-ata شاهکار ادبی و حماسی ترکان اوغوز است که به لهجهی ترکی آذری نوشتهاست.
داستانهای کتاب دهدهم قورقوت بر پایهی اساطیر و تاریخ اوغوزها پرداخته و سروده شده است. اوغوزها از اقوام ترکها هستند. دهده به معنی پدر، پدربزرگ خطاب احترامآمیز است که به ریش سفیدان قوم اطلاق میشد. عدهای قورقوت را، آتشِ مبارک، سخنان مسعود و و برخی تحریف شده «قورخوت» به مفهوم «بترسان» معنی کردهاند، دهده قورقوت امر و نهی میکرده و مخاطبین را از انجام امری یا عدم انجام آن برحذر میداشته و میترسانده است.
دهده قورقوت از قبیله بایات منسوب به بایات فرزند دوم گوی خان پسر اوغوز خان و در جامعه ترکها در مقام اندرزگو، راهنما، مشاور حضور داشته است. مردم هر مشکلی داشتند به وی مراجعه میکردند و سخنان و راهنماییهای او را گوش میکردند. دهده قورقوت در آیینهای نامگذاری، عروسی و عزا با قوپوز (ساز) خود شرکت میکرد و آهنگ شاد مینواخت، پند و اندرز میداد و دعاو ثنا میسرود. در جوامع ترکها از زمان باستان شخصیتهایی بودند که مانند خنیاگران قوپوز مینواختند و شعر میسرودند و میخواندند و دیگران را راهنمایی میکردند و ارواح پلید را بنا باعتقادشا مانیزم دور میساختند و بیماران را معالجه میکردند ابتدا آنها را «قام» مینامیدند، سپس «اوزان» نامیدند. «عاشیق»ها در آذربایجان و در سایر جوامع ترکها باسامی دیگر، ادامه دهندگان راه این صنف هستند. دهده قورقوت اوزان بوده است. پارهای از پژوهشگران، تاریخنوشتن کتاب را سدهی۱۵ میلادی میدانند.
زبان داستانها با توجه به زمان و مکان تکوین نهایی داستانها و کتابت آن، زبان ترکی رایج در آذربایجان و آناتولی بوده است. چه در این زمان هنوز زبان ترکی آذری و آناتولی از یکدیگر جدا نشده بودند. زبان ترکی آذری در قرن ۱۶ و ۱۷ به طور اساسی جدا و مستقل گردید. واژهها و اصطلاحات به زبان کنونی آذربایجان نزدیکتر است. زبان آذری از گروه زبان ترکی اوغوز است که زبان ترکی ترکیه و ترکمنی و… نیز از شاخههای دیگر آن هستند. زبان داستانها گفتاری است. جملات ساده و منسجم و و با امثال و حکم و فولکلور فراوان است. از لغات عربی و فارسی به طور محدود استفاده شده است. این نظر قابل توجه است که داستانها ابتدا منظوم بوده و سپس قسمتی از آن به نثر تغییر یافته است. نثر کتاب نیز آهنگین و مسجع است. جملات کوتاه، پرمضمون و زیباست. بیان آنچنان آهنگدار و مسجع است که برخی از پژوهشگران پارهای از متن داستانها را نثر و گروهی همان را نظم پنداشته و به آن شکل نوشتهاند. اشعار هجایی و به شعر آزاد نزدیکتر است. داستانها دارای مضمون تراژدی، حماسی، عشقی، عاطفی است. هر یک از داستانها مستقل بوده و همدیگر را تکمیل نمیکنند. بلکه مشارکت قهرمانها در داستانهای مختلف و حضور دهده قورقوت آنها را به هم مربوط میسازد.